- 32223
- 1000
- 1000
- 1000
مردی به دنبال حقیقت
یک مخاطب پروپا قرص نشریات کشور، به دنبال راستیآزمایی اخبار منتشر شده در مطبوعات است و در این راه با سماجت و پیگیری خود اخبار دروغ را شناسایی و افشا میکند.
از ایرانصدا بشنوید
صد هزار مگس: آقای «بیدخوری» بسیار خوشحال است که بعد از بازنشستگی میتواند راحتتر به کاری که دوست دارد، یعنی دیدهبانی جراید، بپردازد. او بیست سال است که روزنامهها را کنترل میکند و داخل کیوسک نگهبانیاش پر از روزنامه است. او خبرهای دروغ روزنامهها را در بخش نظرات کاربران، نقد میکند. بیدخوری خبری در روزنامه پیدا میکند مبنی بر اینکه شخصی برای اینکه غذای سه جوجه چلچله بیمادر را تأمین کند، مجبور شده است به تنهایی صد هزار مگس بگیرد.
او با همسرش اختر بحث میکند که باید حتماً این خبر را بررسی کند و کذب بودن آن را ثابت کند. او تصمیم میگیرد که یک مگس بگیرد و برای این کار نیاز به کمک دارد. پس با دیدن «کامی»، پسربچه آقای «الوندی» از او کمک میگیرد. بیدخوری میخواهد زمان لازم برای شکار یک مگس را به دست بیاورد و با یک ضرب و تقسیم ساده زمان لازم برای شکار صد هزار مگس را محاسبه کند و جعلی بودن این خبر را ثابت کند. کامی در یک دقیقه یک مگس را شکار میکند و بیدخوری خوشحال است که میتواند به دفتر روزنامه برود و حرفش را ثابت کند. او به سراغ آقای «درمنش»، سردبیر روزنامه، میرود.
* ده هزار شاخه گل سرخ: آقای بیدخوری به دوستش «کاظم» میگوید که خبری در روزنامه مبنی بر ده هزار شاخه گل سرخ به عنوان مهریه، فکر وی را مشغول کرده است. وی میگوید که میخواهد بداند تحویل این ده هزار شاخه گل به صورت دقیق صورت گرفته است یا خیر! او به سراغ یک گلفروش میرود. آقای «افشین» گلفروش به بیدخوری میگوید که روزانه حدود 500 تا 700 شاخه گل رز سرخ میآورد. بیدخوری از او میپرسد چطور میتوان دههزار شاخه گل جور کرد و افشین میگوید که با زنگ زدن به گلخانههای قم، کاشان و اصفهان میتواند این تعداد را جور کند.
پس از آن آقای بیدخوری به سراغ منشی دادگاه رفته و حرف را به مهریه دههزار شاخه گل رز میکشاند و به طریقی آدرس زوج مذکور را از وی میگیرد. سپس به سراغ خانم «نعمتی» میرود و موضوع مهریه وی را مطرح میکند و متوجه میشود که او معادل ریالی گلها را از شوهرش گرفته است. ولی بیدخوری به وی میگوید که فقط تا فردا به وی فرصت میدهد که با روزنامه تماس بگیرد و دروغ خود را افشا کرده و از مردم عذرخواهی کند.
* سنگ کلیه: «آرزو» دختر آقای بیدخوری وقتی از مادرش «اخترخانم» میشنود که «دایی تقی» در حال آمدن نزد آنهاست، شاکی میشود. ولی آقای بیدخوری به وی میگوید که کلیههای دایی تقی سنگسازند و هر پنج یا شش ماه باید یک بار به تهران بیاید و سنگشکن کند. بیدخوری دایی تقی را به دکتر میبرد. دکتر با کمال تعجب میگوید که سنگ با کلیه هم اندازهاند و باید خیلی فوری بستری شده و کلیهاش را جراحی کنند.
بیدخوری به این فکر میافتد که آیا این سنگ کلیه بزرگترین سنگ کلیه در ایران است؟ او خبری مربوط به یک سال پیش را از آرشیو روزنامههایش پیدا میکند که در آن نوشته است: بزرگترین سنگ کلیه در دنیا در یونان بوده است. او از دخترش آرزو میخواهد که در اینترنت در این باره جستوجو کند.
بیدخوری به سراغ آقای «توسلی» که آن خبر را در مجله چاپ کرده بوده، میرود و به وی میگوید که طبق تحقیقاتی که انجام داده است، آن خبر را از روی یک سایت خارجی کار کرده است که بعدها متوجه شده آن سایت یک سایت زرد و آن خبر فقط یک شوخی رسانهای بوده است. بیدخوری به وی اعتراض میکند که چرا اصلاحیه آن خبر را چاپ نکرده است؟ او از توسلی میخواهد که اصلاحیهای چاپ کند وگرنه خودش دست به کار میشود.
بیدخوری سنگ کلیه دایی تقی را تحویل میگیرد و از طریق دکتر مطمئن میشود که این سنگ کلیه بزرگترین سنگ کلیه ایران است. او آقای توسلی را دعوت میکند تا این خبر را رسانهای کند و به او میگوید که برای تقدیر از اصلاحیهای که چاپ کرده است، حالا پوشش این خبر را به وی هدیه میدهد.
و در ادامه، داستانهای آقای بیدخوری را بشنوید و لذت ببرید...
او با همسرش اختر بحث میکند که باید حتماً این خبر را بررسی کند و کذب بودن آن را ثابت کند. او تصمیم میگیرد که یک مگس بگیرد و برای این کار نیاز به کمک دارد. پس با دیدن «کامی»، پسربچه آقای «الوندی» از او کمک میگیرد. بیدخوری میخواهد زمان لازم برای شکار یک مگس را به دست بیاورد و با یک ضرب و تقسیم ساده زمان لازم برای شکار صد هزار مگس را محاسبه کند و جعلی بودن این خبر را ثابت کند. کامی در یک دقیقه یک مگس را شکار میکند و بیدخوری خوشحال است که میتواند به دفتر روزنامه برود و حرفش را ثابت کند. او به سراغ آقای «درمنش»، سردبیر روزنامه، میرود.
* ده هزار شاخه گل سرخ: آقای بیدخوری به دوستش «کاظم» میگوید که خبری در روزنامه مبنی بر ده هزار شاخه گل سرخ به عنوان مهریه، فکر وی را مشغول کرده است. وی میگوید که میخواهد بداند تحویل این ده هزار شاخه گل به صورت دقیق صورت گرفته است یا خیر! او به سراغ یک گلفروش میرود. آقای «افشین» گلفروش به بیدخوری میگوید که روزانه حدود 500 تا 700 شاخه گل رز سرخ میآورد. بیدخوری از او میپرسد چطور میتوان دههزار شاخه گل جور کرد و افشین میگوید که با زنگ زدن به گلخانههای قم، کاشان و اصفهان میتواند این تعداد را جور کند.
پس از آن آقای بیدخوری به سراغ منشی دادگاه رفته و حرف را به مهریه دههزار شاخه گل رز میکشاند و به طریقی آدرس زوج مذکور را از وی میگیرد. سپس به سراغ خانم «نعمتی» میرود و موضوع مهریه وی را مطرح میکند و متوجه میشود که او معادل ریالی گلها را از شوهرش گرفته است. ولی بیدخوری به وی میگوید که فقط تا فردا به وی فرصت میدهد که با روزنامه تماس بگیرد و دروغ خود را افشا کرده و از مردم عذرخواهی کند.
* سنگ کلیه: «آرزو» دختر آقای بیدخوری وقتی از مادرش «اخترخانم» میشنود که «دایی تقی» در حال آمدن نزد آنهاست، شاکی میشود. ولی آقای بیدخوری به وی میگوید که کلیههای دایی تقی سنگسازند و هر پنج یا شش ماه باید یک بار به تهران بیاید و سنگشکن کند. بیدخوری دایی تقی را به دکتر میبرد. دکتر با کمال تعجب میگوید که سنگ با کلیه هم اندازهاند و باید خیلی فوری بستری شده و کلیهاش را جراحی کنند.
بیدخوری به این فکر میافتد که آیا این سنگ کلیه بزرگترین سنگ کلیه در ایران است؟ او خبری مربوط به یک سال پیش را از آرشیو روزنامههایش پیدا میکند که در آن نوشته است: بزرگترین سنگ کلیه در دنیا در یونان بوده است. او از دخترش آرزو میخواهد که در اینترنت در این باره جستوجو کند.
بیدخوری به سراغ آقای «توسلی» که آن خبر را در مجله چاپ کرده بوده، میرود و به وی میگوید که طبق تحقیقاتی که انجام داده است، آن خبر را از روی یک سایت خارجی کار کرده است که بعدها متوجه شده آن سایت یک سایت زرد و آن خبر فقط یک شوخی رسانهای بوده است. بیدخوری به وی اعتراض میکند که چرا اصلاحیه آن خبر را چاپ نکرده است؟ او از توسلی میخواهد که اصلاحیهای چاپ کند وگرنه خودش دست به کار میشود.
بیدخوری سنگ کلیه دایی تقی را تحویل میگیرد و از طریق دکتر مطمئن میشود که این سنگ کلیه بزرگترین سنگ کلیه ایران است. او آقای توسلی را دعوت میکند تا این خبر را رسانهای کند و به او میگوید که برای تقدیر از اصلاحیهای که چاپ کرده است، حالا پوشش این خبر را به وی هدیه میدهد.
و در ادامه، داستانهای آقای بیدخوری را بشنوید و لذت ببرید...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان