- 19547
- 1000
- 1000
- 1000
آنها به اسبها شلیک می کنند، مگر نه؟
«آنها به اسبها شلیک میکنند» اثر «هوراس مککوی» داستان رابرت و گلوریاست که برای 1000 دلار جایزه، وارد مسابقه ای میشوند، اما گلوریا بیشتر به مرگ فکر میکند تا پیروزی... .
از ایرانصدا بشنوید
دربارهی کتاب
«آنها به اسبها شلیک میکنند، مگر نه؟» داستان زندگی رابرت و گلوریاست. رابرت که وضع مالی خوبی ندارد و در رؤیای به دست آوردن موقعیتی مناسب است، مجبور میشود در ماراتن رقص شرکت کند. علاوهبر دریافت پول، ممکن است تهیهکنندگان و کارگردانهای هالیوود انتخابش کنند. کار دشواری است. آنها مجبور میشوند یک شبانهروز ـبدون وقفهـ پایکوبی کنند تا به پول برسند. رابرت با زنی خسته از زندگی به نام گلوریا آشنا میشود. گلوریا هم از فقر و به چشم نیامدن در زندگی (در جامعهی سرمایهداری آمریکا) خسته شدهاست. او خودش و مردم را اسبهایی میداند که مدام باید بدوند تا عدهای معدود سواری کنند.
دربارهی نویسنده
هوراس مککوی (HORACE MAC COY) در سال 1897 در تنسی آمریکا به دنیا آمد. از کودکی و نوجوانی مجبور شد کارهای گوناگونی را تجربه کند، اما جوانیاش را حوادث بزرگی مانند جنگ جهانی اول و دوم، رشد اقتصادی حیرتانگیز آمریکا و پس از آن افول ترسناک اقتصادی، تحتالشعاع قرار داد.
زندگی و بازخورد مسائل آمریکا در بیشتر آثار مککوی، بهشدت خودنمایی میکند. در دههی بیست و سی میلادی، پول و شهرت و هالیوود، بخشهای مهمی از رؤیای آمریکایی بود. رؤیای رسیدنِ یکشبه به شهرت و ثروت، بیشتر مردم آمریکا، و حتی مهاجران خارجی، را بهشدت وسوسه میکرد. مککوی نیز با استعداد بالا در نوشتن، آرزو داشت بازیگر یا کارگردانی درجهیک در هالیوود شود؛ اما دشواری و انحصار مسیر به هرکسی اجازهی ورود نمیداد. او رمان نوشت و در رمانهایش به رؤیای ناکامکنندهی آمریکایی تاخت، اما ناشرها که همه سرسپردهی حکومت و مافیای گانگستری بودند، آثارش را بایکوت کردند. هرچیزی که رؤیای آمریکایی را نابود و خدشهدار میکرد، محکوم به فنا بود.
مککوی تا پایان عمرش فقط فیلمنامهنویسی درجهدو باقی ماند. رمانهایش در آمریکا موفقیتی به دست نیاوردند، اما فرانسویها آثار او را ترجمه و استقبال کردند. آمریکا بهدلیل معرفی پرهیجان فرانسویها نویسندهی ناکام خود را شناخت، اما تشویق و شکوفهزدن امید در دل مککوی، بسیار دیر انجام شده بود. قلم مککوی خشک و ناتوان شده بود. مرگ هم در کمین نویسندهی ناکام و ناامید بود. سرانجام، ناکامیها به قلبش هجوم آوردند و در 1955 در سن پنجاهسالگی از پا درش آوردند. مککوی چند رمان درخشان دارد که میتوان به اینها اشاره کرد: آنها به اسبها شلیک میکنند، مگر نه؟ [1935]، کفن جیب ندارد [1937]، بهتر بود خانه میماندم [1938]، با فردا خداحافظی کن [1948] و ... دانست.
* کتاب:
?They Shoot Horses, Dont They
Originally published: 1935
Author: Horace McCoy
Pages: 121
* فیلم:
Release date: December 10, 1969 (New York)
Director: Sydney Pollack
Music by: Johnny Green
Distributed by: Cinerama Releasing Corporation
?Adapted from: They Shoot Horses, Dont They
Screenplay by: Robert E. Thompson; James Poe
«آنها به اسبها شلیک میکنند، مگر نه؟» داستان زندگی رابرت و گلوریاست. رابرت که وضع مالی خوبی ندارد و در رؤیای به دست آوردن موقعیتی مناسب است، مجبور میشود در ماراتن رقص شرکت کند. علاوهبر دریافت پول، ممکن است تهیهکنندگان و کارگردانهای هالیوود انتخابش کنند. کار دشواری است. آنها مجبور میشوند یک شبانهروز ـبدون وقفهـ پایکوبی کنند تا به پول برسند. رابرت با زنی خسته از زندگی به نام گلوریا آشنا میشود. گلوریا هم از فقر و به چشم نیامدن در زندگی (در جامعهی سرمایهداری آمریکا) خسته شدهاست. او خودش و مردم را اسبهایی میداند که مدام باید بدوند تا عدهای معدود سواری کنند.
دربارهی نویسنده
هوراس مککوی (HORACE MAC COY) در سال 1897 در تنسی آمریکا به دنیا آمد. از کودکی و نوجوانی مجبور شد کارهای گوناگونی را تجربه کند، اما جوانیاش را حوادث بزرگی مانند جنگ جهانی اول و دوم، رشد اقتصادی حیرتانگیز آمریکا و پس از آن افول ترسناک اقتصادی، تحتالشعاع قرار داد.
زندگی و بازخورد مسائل آمریکا در بیشتر آثار مککوی، بهشدت خودنمایی میکند. در دههی بیست و سی میلادی، پول و شهرت و هالیوود، بخشهای مهمی از رؤیای آمریکایی بود. رؤیای رسیدنِ یکشبه به شهرت و ثروت، بیشتر مردم آمریکا، و حتی مهاجران خارجی، را بهشدت وسوسه میکرد. مککوی نیز با استعداد بالا در نوشتن، آرزو داشت بازیگر یا کارگردانی درجهیک در هالیوود شود؛ اما دشواری و انحصار مسیر به هرکسی اجازهی ورود نمیداد. او رمان نوشت و در رمانهایش به رؤیای ناکامکنندهی آمریکایی تاخت، اما ناشرها که همه سرسپردهی حکومت و مافیای گانگستری بودند، آثارش را بایکوت کردند. هرچیزی که رؤیای آمریکایی را نابود و خدشهدار میکرد، محکوم به فنا بود.
مککوی تا پایان عمرش فقط فیلمنامهنویسی درجهدو باقی ماند. رمانهایش در آمریکا موفقیتی به دست نیاوردند، اما فرانسویها آثار او را ترجمه و استقبال کردند. آمریکا بهدلیل معرفی پرهیجان فرانسویها نویسندهی ناکام خود را شناخت، اما تشویق و شکوفهزدن امید در دل مککوی، بسیار دیر انجام شده بود. قلم مککوی خشک و ناتوان شده بود. مرگ هم در کمین نویسندهی ناکام و ناامید بود. سرانجام، ناکامیها به قلبش هجوم آوردند و در 1955 در سن پنجاهسالگی از پا درش آوردند. مککوی چند رمان درخشان دارد که میتوان به اینها اشاره کرد: آنها به اسبها شلیک میکنند، مگر نه؟ [1935]، کفن جیب ندارد [1937]، بهتر بود خانه میماندم [1938]، با فردا خداحافظی کن [1948] و ... دانست.
* کتاب:
?They Shoot Horses, Dont They
Originally published: 1935
Author: Horace McCoy
Pages: 121
* فیلم:
Release date: December 10, 1969 (New York)
Director: Sydney Pollack
Music by: Johnny Green
Distributed by: Cinerama Releasing Corporation
?Adapted from: They Shoot Horses, Dont They
Screenplay by: Robert E. Thompson; James Poe
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان