- 6538
- 1000
- 1000
- 1000
افسانه مادر
در یک شب سرد زمستانی در منطقه ای دور افتاده، مادری به همراه فرزند پنج ساله اش، در کلبه ای زندگی میکند. بچه به سختی بیمار است و مادر نگران حال اوست. ناگهان درٍ خانه به صدا درمی آید و ...
از ایرانصدا بشنوید
در یک شب سرد زمستانی، در منطقه ای دور افتاده، مادری به همراه فرزند پنج ساله اش در کلبه ای زندگی میکند. بچه به سختی بیمار است و مادر نگران حال فرزندش است. ناگهان درٍ خانه به صدا درمی آید و پیرمردی تقاضای کمک میکند. مادر در را باز میکند و به پیرمرد پناه میدهد. او برای تهیه غذا به آشپزخانه میرود و زمانی که بازمیگردد پیرمرد و فرزندش در خانه نیستند. زن به دنبال پیرمرد و فرزندش از خانه بیرون میزند. در جستوجوی آنها ناگهان زنی سیاه پوش را میبیند. زن سیاه پوش خود را شب معرفی میکند و از مادر، علتِ بودنش در آن محل را جویا میشود و مادر داستان را برای او تعریف میکند. شب به مادر میگوید که آن پیرمرد، مرگ است و فرزند او را برده است. مادر نشانی مرگ را از شب می پرسد و شب، در ازای خواندن لالایی، نشانی مرگ را به او میدهد. مادر برایش لالایی میخواند و شب مسیر را به او نشان میدهد. در ادامه راه، وارد جنگلی میشود که...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان